جان دانلوپ نامي آشنا در ساخت نخستين چرخهاي چوبي براي نخستين دوچرخههاي دنياست.
ميگويند نخستين کسي که دوچرخه را ساخت، مبتکر فرانسوي به نام «سيوراک» بود که در سال 1690ميلادي موفق به ساختن دوچرخه چوبي شد و هنگامي که او با دوچرخهاش به خيابانهاي پاريس آمد، مردم پاريس آن را «اسب چوبي» ناميدند و اين نوع دوچرخه با همين نام به بازار آمد و مورد استفاده قرار گرفت.
سال بعد در شهر «کارلسروهه» آلمان شخص ديگري به نام «بارون فوندرياس» دوچرخه کاملتري ساخت و يک زين 127کوچک هم روي آن گذاشت و مورداستقبال مردم اروپا قرار گرفت، طوريکه يکي از افراد باذوق و مبتکر به نام «دنيس جانسون» يکي از اين دوچرخهها را از آلمان با خود به انگليس برد تا از روي آن دوچرخههاي ديگر بسازد، دوچرخهاي که بعدها با نام «جانسون» در انگليس ساخته و توليد شد و باعث شد دوچرخهسواري براي مردم انگليس تفريح عمومي شود.
بعدها در سال1818م شخصي ديگر به نام «بارون ساوربرن» در فرانسه دوچرخهاي ساخت که داراي چرخ بسيار بزرگي در جلو و چرخ کوچکي در عقب بود و بعد از آن نيز مبتکران زيادي در ديگر کشورها دوچرخههاي جديدتري ساختند، دوچرخههايي که چرخها و طوقههاي آنها با هم تفاوت زيادي داشتند. از اين رو بخش عمده ابتکار و ذوق مبتکران و مخترعان دوچرخهها صرف چرخهاي آنها ميشد و چرخها و طوقهها، دغدغه اصلي دوچرخهسازان جهان بود تا آنجا که «جان بويد دانلوپ» با ساخت يک لاستيک باد کرده و سوار کردن آن به دور طوقه چوبي، توانست براي هميشه مسئله ساخت طوقه يا رينگ را حل کند. اما در واقع «دانلوپ» که بود و چرا دست به ساخت رينگ زد؟
جان دانلوپ که نامي آشنا در ساخت نخستين چرخهاي چوبي براي نخستين دوچرخههاي دنياست
در دفتر خاطرات خود درباره تجربهاش در ساخت چرخ دوچرخه اينچنين نوشته است: «… يک صفحه گرد چوبي به قطر16 اينچ ساختم و سپس با ورقه لاستيکي با پهناي1/32 اينچ لوله محکمي درست کرده و دهانه نازکي براي باد کردن بر آن نصب کردم و با تلمبه توپ فوتبال «جاني» (پسرش) آن را پر باد کرده و دهانه آن را مثل توپ فوتبال محکم بستم. سپس لوله لاستيکي را که پر از هواي متراکم بود، به دور چرخ چوبي متصل کردم و براي آزمايش حاضر شدم. «جاني» و معاون کارگاه شاهد بودند. نخست يکي از چرخهاي سهچرخه پسرم را که «لاستيک تو پر» داشت با تمام قوت روي زمين غلتاندم که مسافت سهچهارم فاصله ما با ديوار مقابلمان را طي کرد و به زمين افتاد. آنگاه نوبت به چرخ جديدم رسيد.
وقتي اين چرخ را که سنگينتر از اولي هم بود، با همان فشار غلتاندم به نرمي و سرعت تمام طول حيات را طي کرد و با فشار به ديوار مقابل خورد و به زمين افتاد. ديگر پس از آن از دست جاني رهايي نداشتم. هر روز به من اصرار ميکرد که با عجله هرچه زودتر لاستيک بادي را تکميل کنم تا بتواند در مسابقه از دوچرخههاي رفقايش سبقت گيرد. جاني پسر قوي و محکمي بود و به تکانهاي سهچرخهاش اهميتي نميداد ولي هر روز شکايت ميکرد که سرعت سهچرخه خيلي کم است و هر چه سعي ميکند در راه مدرسه زودتر از ميان جمعيت و وسايل نقليه عبور کند، موفق نميشود.»
براساس يادداشتهاي باقيمانده از اين مخترع، در حقيقت اصرار و يادآوري مکرر «جاني» سبب تشويق و تحريک «دانلوپ» بود، به طوري که براي عملي کردن نقشه خود در زمستان 1887ميلادي دست بهکار شد.
ابتدا با چوب نارون 2 حلقه محکم هريک به قطر 3 پا ساخت. بعد دو لوله ميانتهي لاستيکي به اندازه چرخهاي دوچرخه تهيه کرد و دو سر هر يک را مسدود و دهانه نازکي براي باد کردن بر آنها نصب کرد و دور لولهها را ابتدا با يک لايه پارچه کرباسي و سپس با يک ورقه لاستيک نازک محکم پوشاند و لاستيکها را پر باد کرده و به دور چرخهاي چوبي نصب کرد و بالاخره چرخهاي حاصل را به دوچرخ عقب سهچرخه جاني وصل کرد.
جاني که تحمل نداشت تا فرارسيدن صبح منتظر بماند، شبانه در ساعت 10سوار سهچرخه شد و مدت يکساعت با خوشحالي و رضايت تمام به گردش در اطراف پرداخت و به پدرش گفت که خيال نميکرد روزي بتواند با سهچرخهاش آنقدر سريع و راحت حرکت کند. «دانلوپ» نگراني ديگري داشت و با خود ميانديشيد که آيا دوام چرخهاي لاستيکي تا چه اندازه خواهد بود؟ موضوع مهم براي وي اين بود که استعمال چرخ لاستيکي جديد در وسيلههاي نقليه سنگين با اشکالات تازهاي مواجه نشود و قدرت و دوام کافي داشته باشد. صبح روز بعد دانلوپ لاستيکهاي سهچرخه جاني را بررسي کرد که هيچکدام زخمي و ساييده نشده باشند. در واقع اين حکايت ساخته شدن نخستين «طوقه» يا رينگي بود که يک لاستيک باد شده به دور آن انداخته ميشد و اينچنين بود که نام «جان دانلوپ» به عنوان نخستين سازنده رينگ يا چرخ دوچرخه يا سهچرخهاي جهان در تاريخ به ثبت رسيد.
«دانلوپ» پدر رينگهاي امروزي
ميگويند نخستين کسي که دوچرخه را ساخت، مبتکر فرانسوي به نام «سيوراک» بود که در سال 1690ميلادي موفق به ساختن دوچرخه چوبي شد و هنگامي که او با دوچرخهاش به خيابانهاي پاريس آمد، مردم پاريس آن را «اسب چوبي» ناميدند و اين نوع دوچرخه با همين نام به بازار آمد و مورد استفاده قرار گرفت.
سال بعد در شهر «کارلسروهه» آلمان شخص ديگري به نام «بارون فوندرياس» دوچرخه کاملتري ساخت و يک زين 127کوچک هم روي آن گذاشت و مورداستقبال مردم اروپا قرار گرفت، طوريکه يکي از افراد باذوق و مبتکر به نام «دنيس جانسون» يکي از اين دوچرخهها را از آلمان با خود به انگليس برد تا از روي آن دوچرخههاي ديگر بسازد، دوچرخهاي که بعدها با نام «جانسون» در انگليس ساخته و توليد شد و باعث شد دوچرخهسواري براي مردم انگليس تفريح عمومي شود.
بعدها در سال1818م شخصي ديگر به نام «بارون ساوربرن» در فرانسه دوچرخهاي ساخت که داراي چرخ بسيار بزرگي در جلو و چرخ کوچکي در عقب بود و بعد از آن نيز مبتکران زيادي در ديگر کشورها دوچرخههاي جديدتري ساختند، دوچرخههايي که چرخها و طوقههاي آنها با هم تفاوت زيادي داشتند. از اين رو بخش عمده ابتکار و ذوق مبتکران و مخترعان دوچرخهها صرف چرخهاي آنها ميشد و چرخها و طوقهها، دغدغه اصلي دوچرخهسازان جهان بود تا آنجا که «جان بويد دانلوپ» با ساخت يک لاستيک باد کرده و سوار کردن آن به دور طوقه چوبي، توانست براي هميشه مسئله ساخت طوقه يا رينگ را حل کند. اما در واقع «دانلوپ» که بود و چرا دست به ساخت رينگ زد؟
«دانلوپ» يکي از مهاجران به کشور ايرلند بود و خانواده او همگي برزگر بودند و از چندين نسل قبل در زمينهاي وسيع، به زراعت روزگار گذرانده بودند. «جان» پسر سالم و خوش بنيهاي نبود، در نتيجه والدين او تصميم گرفتند بهجاي کارهاي سنگين رعيتي او را به درسخواندن وادارند. جان در آغازکار استعداد خاصي از خود نشان داد و گاهي به زندگي حيوانات و علم طب علاقهمند ميشد و زماني ديگر به علم موسيقي و نواختن ويولن ميپرداخت، ولي بيش از همه چيز ذوق فطري او متوجه مطالب علمي و ماشين و مکانيک بود.
او در مدرسه نيز پسري زرنگ و موفق بود و در سن 19سالگي در شهر «اديمبورگ» ديپلم خود را در رشته جراحي دامها به دست آورد و در سال 1867م که27 سال داشت، به ايرلند مهاجرت کرد و در شهر «بلفاست» به شغل دامپزشکي شروع به کار و امرار معاش کرد. در اين ايام اسب، مهمترين وسيله حمل و نقل محسوب ميشد زيرا راهآهن هنوز بسيار کم و دور افتاده بود و در سال 1880م اتومبيل مراحل آزمايشهاي خطرناک خود را ميگذارند، غير از اسب يک وسيله حمل و نقل ديگري هم يافت ميشد و آن «دوچرخه» بود.
اختراع سهچرخه و دوچرخه پايي بهوسيله يک آهنگر اسکاتلندي به نام «کرکپاتريک مکميلان» در همان سال تولد «جان بويد دانلوپ» و در نزديکي زادگاه وي انجام شد. چرخ عقب اين دوچرخهها با رکابي به حرکت درميآمد و چرخ جلو متصل به دسته فرمان و ويژه پيچ خوردن و تغيير مسير بود. در سال1842م «مکميلان» اقدام به مسافرت با دوچرخه کرد و از دهکده خود تا شهر «گلاسکو» يعني مسافت هفتاد و چند مايل را در مدت 2 روز پيمود. «دانلوپ» تا سن 47 سالگي هنوز سوار دوچرخه نشده بود، زيرا در آن زمان کارخانه دوچرخهسازي در آيرلند داير نشده بود. جان دانلوپ هميشه با درشکه يک اسبه به ملاقات بيماران خود ميرفت و با وجود آنکه درشکهاش فنربندي داشت، هرگاه چرخهاي آن به دستانداز يا قلوهسنگي برميخورد، تکان سختي به او وارد ميشد.
دانلوپ علاوه بر مغزي متجسس و زيرک صاحب پسري 10 ساله به نام «جاني» بود. دنياي امروز يکي از اختراعات مهم خود را مديون اين دو نفر است.
جاني کوچک و سهچرخهاش
دانلوپ از ابتداي جواني درباره وسايل نقليه فکر کرده و همواره متوجه بود که در اثر وضع بد جادههاي پر از سنگ آن زمان، تا چه حد نيروي محرکه وسايل نقليه اتلاف شده و حرکت آنها نامناسب ميشد. وي هميشه در اين انديشه بود که از انتقال تکانهاي چرخ به بدنه وسيله نقليه جلوگيري کند و براي عملي کردن اين منظور به راههاي مختلفي متوسل شد. در ابتدا فکر کرد پرههاي بين محور چرخ و ميله مرکزي را قابل ارتجاع بسازد، بعدها تصميم گرفت با به کار بردن انواع فنرهاي لولهاي و صاف از تکان و ارتعاش ماشين بکاهد، ولي بالاخره به اين نتيجه رسيد که بايد اين عيب و علت را از سرچشمهاش يعني محل اصطکاک چرخ با جاده جلوگيري کرد و در طول سالهاي طولاني که «دانلوپ» با جديتتمام مشغول انجام وظايف دامپزشکي بود، فرصت کافي براي تحقيق و آزمايش در اين زمينه نداشت و اما در 47سالگي موقعيت مناسبي يافت که نظريات سابق خود را به عمل درآورد.
«جاني» پسر 10 سالهاش نيز با اصرارهاي بچگانه خود او را در اين راه کمک کرد. دانلوپ به اين فکر افتاده بود که لوله لاستيکي محکمي را پر از هواي متراکم ساخته و به دور چرخ قرار دهد. اين راهحل که امروز بسيار ساده و پيش پا افتاده است در سال 1887م فکري بديع و غيرعادي بود.
با اختراع چرخهاي لاستيکي بهوسيله «دانلوپ» در آن روزگار، وسايل نقليه بيشتري مورد استفاده عمومي قرار گرفته و دوچرخه نيز پا به عرصه وجود گذاشته بود. اگر به روش صحيحي اختراع چرخ تکميل ميشد، بهطور طبع استفاده از آن بسيار زياد ميشد و در کار وسايل نقليه انقلابي به وجود ميآورد. شايد همان دوچرخه سنگين به زودي در همه جاي جهان مرسومترين و سبکترين وسيله حمل و نقل ميشد.
اما همه تلاشهاي او و افراد بعد از او، صرف ساخته شدن عنصري به نام «طوقه» شد.
فروشگاه میلاد